
آرشیو مطالب حسن خلج


خدیجه تو دار و ندار منی

اینجا کجاست بزم عزایی که سوخته

روضه

ممکن نبود نام تو را بر زبان برد

خسته شدی میخوای بری حرفی ندارم فاطمه

جز در مقام عالی زهرا فنا شدن

نگاه مختصری کن به چشمهای ترم

امشب به زمین خُلد مخلد شده پیدا

یا علی قلب منم جلا بده

ای همه قرارم نری که بی تو علی خونه نشینه

منت خدای را که شب غم سر آمده

عاشقا یه خبر اومده یه پسر

میروی چنین خرامان به کجا

کیست وجودش که بعد خالق اکبر

تاریخ مثل ساقی کوثر نداشته است

جان مرا بیا عوض رونما بگیر

بر سردر بهشت برین بیرق عزاست

در یاد داری یک زمان من بودم و تو
