
آرشیو مطالب حسن خلج


نگه بر من نداری وای بر من

ای علمدار کربلا عباس

تاول دستامو نگا کن

گفتم به خود یا که خبر از ما نداری

دوباره اومدی و باز با ما همخونه شدی

کربلا آرزوی منه

روضه

و فدیناه بذبح عظیم

علی علی، لعنت به دشمن علی

روضه

لالایی غنچه پرپر

بارون نمیباره بخواب رقیه بیداره بخواب

آن کودکی که دهر از آن تشنه تر نداشت

و فدیناه بذبح عظیم

بسوزان هر طریقی می پسندی

تنش را با دم تکبیر بردند

روضه

روضه
