
آرشیو مطالب حسین سیب سرخی


خشم نگاه تو بود همچو طوفان

آوای دف پیچیده سر میزنه سپیده

حسین دلم رو بردی

ای نگار بی قرینه

ذکر علی

تا مسیرم به در خانه ات افتاد حسین

منم و کعبه کویت

دلم گرفته دوباره این شبا برا حرم گرفته

از کودکی ام یاد گرفتم که بگویم

یا مولا علی تویی یارم

در تشنگی سراب به دردی نمی خورد

ماه دل آرا دخیل اباالفضل

ذکر جن و ملک و آدمیان عباس

صدای بارون داره میاد

با چشماش دلامون رو صفا داد

ما نسل جهاد و شور و شینیم

لم داده ام به تکیه گه لن ترانی ات

ای حرم محترمت، کعبه عاشقان رضا
