
آرشیو مطالب محمدرضا طاهری


روضه

خداحافظ ای برادر زینب

بی تو مثل هوای بارانی

بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا

روضه دارا بوی کربلا میگیرن

بیا که با تو نبینم بلای هجران را

برپا شده حسینیه ای از دعا

زیارت عاشورا

سحری در برم ای دولت بیدار بیا

پر بسته بود و وقت پریدن توان نداشت

گاه با دلشدگان هم صنما راه بیا

یک عمر برای تو کبوتر شده باشم

الا نگار آشنا

ذکر امام حسین

دوباره به پا شد شور امام هادی

هرچند بی تو غصه هست و نیست شادی

اشک ارث زلال فاطمه است

یک کبوتر وسط خانه تقلا می کرد
