
آرشیو مطالب محمدرضا طاهری


مست قلندر مست مستم

علی ابن حیدری دل مارو میبری

باید شنید از دو لبت یا حسین را

ای قرار عصر جمعه

مثل دلهای خسته

بال ما را به آسمان ببرید

دلم رو رسوا میکنم

همیشه ره سپارم سوی جاده خورشید

امید تموم عالمه

اگه دورم از تو آقا

هر کس دست دعا دارد

عمریه پرسه میزنم تو کوچه باغ عشق تو

آهای باد بهاری تو خبری ازمان نداری

از عشقت دوباره دلامون

صبح الست بود و خدا بی حساب داد

زیر سایه ی طاق نصرت

مست قلندر مست مستم

شب فراقت غیر غم یاورم نمیشه
