
آرشیو مطالب روح الله بهمنی


من اسیر کرم گل پسر فاطمه ام

نوکر تو از خداشه راهی کرب و بلا شه

کاش نمیرفتی از پیش من ای همسفر

دارم میرم از مدینه

بارون اشک من آب فراته

یه عمره خسته از مدینه ام

حرم حرم قدم قدم

روضه

روضه

نوکریم و سرفرازیم ما به آقامون مینازیم

ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده

روضه

سلام من به اون آقایی که دل سپردشم

ای وای از زمونه قلبم خونه

از تو ممنونم حسین

خدا به طالع تو مهر پادشاهی زد

شکر خدا که نام مرا مبتلا نوشت

روضه
