
آرشیو مطالب


امشب شب رحمت

کربلا کربلا

عشق تو تو دلا جاریه

زرق و برق سفره شاهانه می خواهم چه کار

علی ابن حیدری دل مارو میبری

به همه گفتم که تو امیری

از ره رسیده شبه پیغمبر

جان تازه به تن خسته و بی تاب تویی

شاه امروز آفریده شاهکار دیگری

خیمه زد قافله شوق به صحرای دلم

دل و دلبر حیدر

باید شنید از دو لبت یا حسین را

جونمون بسته به جون ارباب

بارون بارون

خدا را مظهر هستی شاهزاده

بلبل دل داره میخونه

تا خدای فلک ما باشد خدایی بیشتر

ای انیس و مونس دیرینه ام
