
آرشیو مطالب شب ششم رمضان


روضه

شکسته شد دلم از دست روزگار آقا

سقای دشت کربلا دستش شده از تن جدا

ای تکیه گاه حرم ای دلاورم

حالا که من از حرم دورم

اگر که چشم من از دست گریه باز تر است

به هر بهانه دلم میل یار دارد و بس

مناجات

مادر ببین جونم به لب اومده

روضه

آسمونا بی قرارن

فصل بارانی نگاه من است

عاشق گرفته با قنوت دعا

در علی ما اثر از نور خدا می جوییم

این اشک نیست آب زلال و مطهر است

منی که یه عمره با درد عشقت میسازم

ای بلند آوازه نامت در جهان

منو از جهنم دنیا ببرم به بهشت حرم
