
آرشیو مطالب شب نوزدهم رمضان - شب قدر اول


گرفتارم گره افتاده تو کارم

وقتی که با نان و نمک افطار میکرد

پدر و مادری که رو مزار شهیدا

شاهی ندیدم مثل تو

آمدم سوی تو راهی وا کنم تا وقت هست

روضه

داره میره مسجد غریبونه

به فتوت به جوانمردی مولا به علی

حیدر به مسجد راهی شد امشب

مراسم احیا

نخل طوفان آخر ثمرش میریزد

ذکر علی

آتش عشق است که تب می دهد

نه مراست قدرت آن که دم زنم از جلال تو یا علی

مناجات

مناجات

مراسم احیا

در شب بهت چشم عرش خدا
