
آرشیو مطالب شهادت حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها1


بین گلوی مرد خسته بغضی غریبونه نشسته

از همان روز که از دامن مادر زادم

منظر دلهای ماست کرببلای حسین

تو حضور گریه هام

ای دلبر و دلدار ما یا حسین یابن زهرا

روضه

قلم در دست میگیرم اما ذهنم پریشان است

لطف تو ارباب آبرومونه

نوشته از سمک السماء علی مدد

ببین صدای گریه های من شده بلند

رسیده ام آقا به آخر چرا نمیکنی باور

روز محشر چون همه حیران شوم آسوده است

کاشکی سرم بشه بی بی یه روزی فرش قدم هات

منو میشناسن به عنوان تو

مادر چرا چشمهات یه کاسه خونه

زهرا تو بستر حیدر کنارش

به عکس گنبد خیرم کردی

من از اون روزی که کامم رو به تربت دادم
