
آرشیو مطالب شب سوم محرم


خرابه چراغونه امشب

می دونی دلم تنگته

بابایی معلومه چند وقته کجایی

این افتخارمه تنها شعارمه

زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم

سلام مهربونم کجا بودی بابا

با صد آه و ناله می گوید سه ساله

بابا منو بغل کن بابا جون

فاش می گویم و از گفته خود دل شادم

چه بلایی سر لبت آمد

می گذرم از اونی که قدم رو خم کرده

سلام تازه ز ره آمده

دل سپردم چه غمهایی که نخوردم

روضه

میخوام بازم برات ناز کنم

ز خانه ها همه بوی غذا میامد

روضه پایانی

روضه
