
آرشیو مطالب ماه رمضان


شوقی درون سینه برای وصال نیست

سایه خواهر من را زن همسایه ندید

ای نور بصرم ولدی پسرم

من به جای تو میمیرم تو به جای من بلند شو

چه فایده که بماند سری به جای خودش

روضه

سر می شود زمانه ولی بی تو

جوونیمون پای غم تو گذشت

مرتضی هم رفتنی شد

با لب تشنه به یاد لب یار

کیسه های نان و خرما خواب راحت می کنند

مظلوم عالم حیدر

از همون روزی که دنیا اومدمم

میزبان درد و ماتم گشته است

بر روی نی ماه زینب

پاهای شیرخواره ام میلرزه

روضه

اگر فقیر و یتیم و اسیر آمده ای
