
آرشیو مطالب شب چهارم محرم


جز نوکری به درگه میخانه شما کاری بلد نبودم

بی تاب دلم عشق و صفا میخواد پرواز سوی کربلا میخواد

بدرفاطمه نور کلامی سید الشهدا

حرم و حرف زیارت حرم و هوای تازه

بدرفاطمه نور کلامی سید الشهدا
عمری گذشت اما به درد تو نخوردم

به دلم غم دارم اشک دمادم دارم

تن من را به هوای تو شدن ریخته ان

ای برادر که به خون خفته همه لشکر تو

کربلای معلا ای مقام تو بالا

هر کسی قطره بود ذکر تو دریاش کند

و بنفسی انت ثار الله
مجنونم لیلایی حرم تو رویایی

که بخشیدن فقط کار حسینه

به صف شدن همه سینه زنا

کربلا به پا شد بزم آشنایی

بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود
