
آرشیو مطالب دهه سوم صفر


مجنونم و پریشونم

شمعی شدم که بی تو به سو سو در آمده

کی دیده در یم خود آیات بی شماره

روضه

روضه

با قد خمیده ام آی بابا جان

غم تو ارث مادریمه

ای آفتاب زهرا عجل علی ظهورک

روضه

روضه

مجنونم و پریشونم

دو چشم بی رمق وا کن پدر جان

گفتم که عمر ماه صفر رو به آخر است

صلی الله علی الباکین علی الحسین

سال ها نوکری درگه مولا کردم

غم تو ارث مادریمه

روضه

میدونی چرا رمق تو زانوهام نبود
