
آرشیو مطالب شب پنجم محرم


بی تو آرام نگیرد دل دریاها
دست به دامان تو ام یا حسین
دستت هست در دستم عمو

فاش میگویم و از گفته ی خود دلشادم

فاصله دارم از تو دلم داره میلرزه

عباسم کیه داره میاد سمت ما؟

شبهای جمعه دلم غرق آهه

بی دل و بی امان عازم مقتلت

بی همگان به سر شود

نسیم به پرچم می خوره

آرام جان مصطفایی حسن یا ابن علی

اومدم فدای سرت بشم همرزم علی اصغرت بشم

مرا که بی قرار میکند حسن

نماز صبح رو پشت خوندم و گفتم یه دعا

کرب و بلای من برای من جونم اقا برای تو

هدیه کنم دست قلم

عمو حسین عمو حسین

الهی که چراغ روضه هات روشن باشه
