
آرشیو مطالب محمدحسین حدادیان


من مستم ز بوی کربلا

برادر برادر ببین اشک چشمای خواهر

آرزومه به خدا با پرچم شهدا

کرب و بلا مبر ز یادم

نفس راحت منه

از تو دم میزنم

میدونم نوکری بلد نیستم

به پای عشقت برای عشقت

علمدار سلامت بادا

شاه است و حسین پادشاه است و حسین

اشکای من حریف رفتنت نشد

خوش به سعادتم

روضه پایانی

دلم رو بردی

داره میرسه یه قافله

زینب و یه مشت حرامی

ز جا برخیز ای سر بریده

یک اربعین برای تو حیران شدم حسین
