
آرشیو مطالب محمدرضا طاهری


چون که بزم شادی ما با دل همنشین است

حرف اول به نام حضرت عشق

تپش های دل من میخونه

امشب آسمون روی دریا رو می بوسه

پیچیده تو آسمون یا اباالفضل

مه روی تو، شب موی تو

از دل شب در اومده تا صورت ماه خورشید

مثل دلهای خسته

بال ما را به آسمان ببرید

ای قرار عصر جمعه

امید تموم عالمه

دلم رو رسوا میکنم

همیشه ره سپارم سوی جاده خورشید

شب نیمه ماه رمضون جشن کریمه

ای آسمان بیا و برایش غزل بگو

تو سینه ام چه غوغاست

من حیدریم قلندر هستم

دل من داره هوای یار و
