
آرشیو مطالب محمدرضا طاهری


باید غزل نوشت ز غوغای سرگذشت

اللهم رب شهر رمضان

اگر دردش ز غم بيرون بريزد

ای دو عالم حرم ماتم تو

درون خانه پنهان به لبها آمده جان

کوفه شد کرب و بلا شام غریبان علی

رفتی و با چشم گریان

بسم الله بگو برو حرم حسین

دارم امید از کرمت یاری ام کنی

اللهم رب شهر رمضان

در آسمونا وا شد

صدای گریه بلنده نیمه شب از تو خرابه

سر بریده تو میبینم دارم میمیرم

سر در خونه دل اسم قشنگ تو رو نوشته

شب قدر شب امیده

اللهم رب شهر رمضان

روضه

فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی
