
آرشیو مطالب میثم مطیعی


ز لب خشکش شده خون جاری

مدینه ای شهر پیغمبر

معدن درد و غمم یار اگر بگذارد

حسین من حسین من ضیا هر دو عین من

روضه

روضه پایانی

روضه

روضه

آروم آروم نفس بکش

سینه می زنم برای حسین

داره رو تموم شهر غبار غم میشینه

خاک قدوم تو کمر زر

روضه

من اومدم این همه راهو

روضه پایانی

روضه

ای غمت چاره هر غم

نصیب ما یا رسول الله
