
آرشیو مطالب


تو وقتی اومدی

تو نبض زندگیمی تو نوری من غبارم

دلم چون آهو از وحشت رمیده

من از دست تموم شهر دلگیرم

یا فاطمه روز حشر ستاری کن

حرمت خواهش چشمای منه

نرو بمون دلیل اشک و آهم

وا اماه

الا ای همسفر كمی آهسته تر

مداحی آذری

به تو دل سپردنم

اگر که غم برای توست

میون شعله و هیزم

سرت کو به دامن بگیرم

یه حس غریبی همیشه منو میترسونه

غروبا وقتی آسمون خونی میشه

میمیرم تا بیای تو کوچه

یه حس غریبی همیشه منو میترسونه
