
آرشیو مطالب شب هفتم محرم


خوشی به ما نیومده بس کن رباب

اونایی که عمری با تو نفس آروم میکشن

قسمت شده که فقط قبر ببینم

خبر داری که این روزا فقط یاد تو میفتم

صدهزاران همچو عیسی خادمان درگهت

اعوذ به شهر المحرم به گریه به روضه به ماتم
وای امان وای امان از غریبی

گریه کن که دیگه پلکات وا نشد
دلم گرفته بازم چشام بارونیه وای وای
بگو چند وقته اسیری سینه زن

از روی دست من پر زدی اصغرم
و صل الله علی الباکین علی الحسین

گمان ندار که چون سنگ خاره ایم همه
لا لالای گل پرپر مادر دل نگرونه

حسین وااای وااای

تو لبات تشنه است من غرق آتیشم

کشتی امن نجات حسین، جان عالم فدات
میون لشکر اومده علی اصغر اومده
