
آرشیو مطالب عاشورای حسینی


ای عزیز فاطمه بیدار شو بیدارشو

شاه گفتا کربلا امروز میدان من است

بسم الله ای روح البقا

تا کنار تو رسیدم آه مادر شنیدم

تو که از بی که به عالم شده ای جانانه

ناد علی مظهر العجائب

امان ای دل امان از غریبی

ای کشته دور از وطن وای

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع

با سوز و حال امشبت
غلامم غلامم مرا میشناسی به نامم

دلگیرم از زمانه بیا مهربان من

این شب آخر تا دم سحر دل نگرونم
یا دهر اف لک

از همان صبح ازل راهم فقط راه شماست
دل دست ما که نیست، اسیر شما شده
قتل الحسین ب کربلا
کمتر بر این غریبه بدون کفن بزن
