
آرشیو مطالب شب پنجم محرم


داره بقیع حال عجیب مزار خاکی حبیب

هون ما نزل بی انه به عین الله

می گیرم دوباره رخصت از فاطمه برای زیارت

غروب بود هراسی به خیمه گاه افتاد

بین آغوش منی با سر و دست خونی

بس که پای دلم حوصله زنجیر شده

تو خون حیدری توی رگ هاته

السلام عیک یا ابا عبدالله

سرمی نهد تمام فلک زیرپای تو

ارباب ما زخمی بود

رها کن دستم عمه جانم

انا فدا الحسین ابن علی(مقتل)

اگر شرم از خیرالبشر دارید

شکر خدا را که در پناه حسینم
یادگار حسن تشنه لبم

روضه

حالا اگه یادمون بره اون روزا رو بی دردیه

مناجات
