
آرشیو مطالب جواد مقدم


درد و دوا تیر و هدف

به پای تو جوونی دادم حسین

سخن گزار منبر سلونی

دل من و حرم تو برده

مهمون خونه ی تو ام علی علی علی

مهربونم هم زبونم

اشک چشامو باز بی عدد کن

از ابتدا که عالم امکان درست شد

کاش یه شب جمعه آقا کرببلات باشیم

سفری باز من سوی قله قاف میکنم

یه عمره زیر دینم دائم به شور و شینم

ساقی می و میخونه ی من

یک دم تو برم بنشین ای سایه ی روی سرم

شکر خدا که این دل من هم شکار شد

حیدر، انسانیت کامل

کربلا خونمه از چی دل بکنم

خوشبخت ترین آدما مائیم

دل من در به دره به خدا در خطره
