
آرشیو مطالب


عباسی و از عشق قصد دلبری داری

عاشق شدم اول جگرم را بردند

می خوام برم آخه خیلی تو دنیا تنها شدم

مناجات حضرت علی در مسجد کوفه

نفساش مونده رو لب هاش

زینب من نکن بی تابی پیش من

دور عمامه ی تو آسمان می گردد

می سوزد اما لیک خاکستر ندارد

لیلای منی مجنون توام

سیدی مولا ابکنی مولا و ابک للیتامی

زهراست چراغ راه مردان

من بحر نهفته در سبویم فریاد شکسته در گلویم

هم نفسم رو با قد کمون دیدم من

سنگ تو رو به سینه می زنم

هم نفسم رو با قد کمون دیدم من

یک گل میان علقمه فتاده

من کیستم گدای تو یا ثامن الحجج

امشب مدینه خواب راحت کرد
