
آرشیو مطالب شب سوم محرم


زیر این گنبد مینا و کبود

عمری از کربلا نوشتم

روضه

محرم من فقط روزی اشکامو میخوام

اینها کجا پدر ز سر تو حیا کنند

یا رقیه میگم آغاز میکنم

این طنابو بی خبر نکش

ذکر لالایی شبا حرم

نوا نوای حسینه

ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده

مجنون رقیه ام و به خود می بالم

منو میشناسه یه عالم به جنونم

هر چه من بد میکنم با من مدارا میکنی

ابر تیره روی ماه آسمانم را گرفت

یا ابتا خودم سنگتو به سینه میزنم

عاشقانت می فروشند عشق را

به کعبه روی نهادم

شد عنان گیر دلم قصه ویرانه شام
