
آرشیو مطالب محمود کریمی


ساقی الهی که من فدات شم

فقیر و خسته به درگاه تو آمدم رحمی

ما غیر تو دلدار نداریم به والله

ای عشق ببین حال پریشانی ما را

تو میخونه با چشمام

ای شوق نشان آتش حیرانی ما را

با خوب و بدا گدا میسازه

آی عاقلا اگه جای من باشید

شاد کن این دلم که غمگین است

با خوب و بدا گدا میسازه

نوای زنده دلان صبح و شام یا حسن است

دیوونگی کاره دلمه

ای فروزنده ز رخ حسن خدات

نفس نفس میزنم برای تو

تو میخونه با چشمام

سنگ نگین اگر بتراشم برای تو

ماه خدا با ماه فاطمه کامل میشه

اگه حیدریم یا پیغمبریم
