
آرشیو مطالب محمود کریمی


جان اخا قد کمان

تو بر نی بودی گریه کنان

وای حسین وای حسین

شکسته تر بال از من میان مرغان نیست

یاحسین یاحسین

یاحسین یاحسین

گفت ای سالار زینب السلام

نمونده جونی به تنم کارم تمومه

عقده ام وا شده است دیده دریا شده است

درد غم ریخته بر چادر مشکی سرش

وقتی که دست تو روی سرم میاد

خواهر نگو خاکستر خواهر میاید

گفتم به بلبلی که دوای فراق چیست

راه محبین علی روشن است

نگاه گریه داری داشت زینب

یه عده میدونی کجان یه عده حالا کربلان

چهل روز که دارم میمیرم برات

وضع ما بین به چه منوال گذشت
