
آرشیو مطالب محمود کریمی


پسر شاه دین عشقم

از عشق ارباب وجودم پر شد

تو با خبری از دلم صاحب الزمان

خوب خوبایی شاه دنیایی

من و اشک و غم ارباب

بهشت هستی و عطر معطری داری

من بحر نهفته در سبویم فریاد شکسته در گلویم

هم نفسم رو با قد کمون دیدم من

بی تو خشکم خاکم

امشب مدینه خواب راحت کرد

حجت الله علی کل حجج زهرایی

می روم و نمیرود ناغه به زیر محملم

ای یار عباس یبن الکرار

من کیستم گدای تو یا ثامن الحجج

جان را به یک اشاره مسخر کند علی

اشک من خلاصه شد تو گریه برای کوچه

روز محشر ذکر انبیا همه یا فاطمه

تو شمعی و بزم دل انجمن
