
آرشیو مطالب محمود کریمی


ای داد بر اسیری کز یاد رفته باشد

ارث از نبی برده پیمبر بودنش را

چه تک و تنها چه غریبونه

ای به زندان کرده خلوت با خدا

سلسله موی دوست حلقه دام بلاست

ای سمت نوکری ات

شاد کن این دلم که غمگین است

من که کبوتر دلم انس گرفته با رضا

تافرض شود در شب زندان چه کشیدی

غربت رسید و داغ حرم را زیاد کرد

چه تک و تنها چه غریبونه

بر روی لب هایت بجز یا ربنا نیست

بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا

خدا را شکر که در پناه حسینم

به سیاه چال زندان چه خوش است شور و حالم

حتی صدای مرد زندانبان گرفته

روضه

مظلوم مکتب علی
