
آرشیو مطالب محمود کریمی


هر لحظه ای که آمد و از من خبر گرفت

ناله و فریاد من سودی به حال من ندارد

یل یاتار طوفان یاتار

یل یاتار طوفان یاتار

مجنونم و پریشونم

اگر برآید چو مرغی ز پیکر خسته ام پر

ای به زندان کرده خلوت با خدا

داروی هر درد ما از دم تو می رسد

وقت جدایی رسید باد مخالف وزید

ای علمدار به چشم نیمه باز خود ببین

شب است و شور کسی می برد مرا بالا

اگه هزار بار به پای تو مولا بمیرم

بین تموم مردا جمال حیدر و عشقه

روضه

شب است و شور کسی می برد مرا بالا

آروم آروم قدم قدم به روی ابرا

به خدا دار و ندارم یه دله

عاشقی به بهونه تو قشنگه
