
آرشیو مطالب سیدمجید بنیفاطمه


دوباره میریزه از چشام اشک دونه دونه

مادر مادر بیا با نگاهت

سقای دشت کربلا دستش شده از تن جدا

یاس بوی مهربانی می دهد

اگه من صداتو نداشته باشم

روضه

نفست بالا نمیاد مثل من حیرونی چرا

یا خاک چادرو می گیرم

روضه

مرا ببین و برای سفر شتاب مکن

نگرون دل هر کسی دل مادرشه

ای بهشت آرزوهای علی

تار موی فاطمه بیش از بهای عالم است

اگه راه خونتو بلد نبودم

با این که نا ندارد و قامت کمان شده

بیمار بستری من حالش خرابه

بازم حالت پریشونه

مگه میشه فاطمیه بشه آسمون نگیره
