
آرشیو مطالب سیدمجید بنیفاطمه


عادت به روضه کرده دلم

الا ای چاه یارم را گرفتند گلم ، باغم ، بهارم را گرفتند

رو به آسمون نگات گواه روز آخره

یا ابی عبدالله

ذکر قلب حیدر یا زهرا

من می روم دگر ز کنارت پسر عمو

پیش نگاه باغبون شاخه شکسته

بیا نگار آشنا شب غمم سحر نما

دوباره سفره اشک مرا تو گستردی

حرم نگو دوای درده

برای زنده بودن تنها بهونمی تو

من بحر نهفته در سبویم فریاد شکسته در گلویم

زهراست چراغ شب ظلمانی حیدر

نگاه بی رمقت شده قاتل جونم

مگه میشه فاطمیه بشه آسمون نگیره

اول کارم علیه آخر کارم علیه

هر دل میدونه که دلبری به غیر تو

چه شود ز راه وفا اگر نظری به جانب ما کنی
