
آرشیو مطالب حسین سازور


مشتاق حرمت هستم

آقا ندیده ایم به آقایی حسین

روضه شب دوم

علی دشت کربلا اکبرم

این که اینقدر تماشا دارد

امان از ازدحام کوچه ها

گریه کنا بیاین بریم مدینه

من که پیغمبر غربت هستم

از بس که اشک سیرت و گریه تبار بود

ای یوسف غریب به کنعان نیامدی

عاشقانت می فروشند عشق را

به بزم ماتم جدت بیا اباصالح

واویلا علی الرباب

روضه شب پنجم

خوش به حال هر کسی که روضه دعوت می شود

زیر نور کمی از ماه بدن ها پاره

از آسمان امشب غم و بلا ریزد

کل کشیدند که حس کرد عمو افتاده
