
آرشیو مطالب کربلایی حسین طاهری


بهار عشقه هوای عشقه

قرآن گشودم آیه محشر بیاورم

عمریه چادر تو روی سرمه مادر

بهار عشقه هوای عشقه

باران گرفت و زمزم و کوثر به ما رسید

عمریه این چادر سایه سرمه

می بوسم دست مادرمو

یا قاهر العدو و یا والی الولی

عمریست كه ما مراممان حیدری است

ای نخست همیشگی یکتا آفتاب قدیمی دنیا

روشن تر از روز است خیلی با مرامند

تو خونه سلطان صدای گریه اش چه دلنوازه

امشب شب گدایی و عرض ارادت است

کبوتر دلمو دادم پر

می نویسم سر خط نام خداوند رضا

وليعهد اومد برای ايران

شاه مردان علی

می نویسم سر خط نام خداوند رضا
