
آرشیو مطالب کربلایی حسین طاهری


صبح الست بود و خدا بی حساب داد

با هر نفس با هر تپش یاد تو می افته دلم

علی علی زین العابدین

بازم پسر فاطمه بابا شد

ساقی قدحی باز مرا جام نیاز است

مدینه از شادی میشه لبالب

طعم مناجاتم تویی

ما دسته دسته شیعه ی تسلیم زینبیم

برای ما امری واجبه دفاع کردن از قبر تو

من از نسل مجنونم

تو که باشی دلم دیگه نمی لرزه

دستم نرسیده به ضریح تو دوباره

دوباره فصل امید

مولای قنبر

صد گره بر هر گره در کار اگر داری کم است

یا عباس یا اباالفضل خیر الناس یا اباالفضل

میزنیم از دل صدا باب الحوائج را

دستم نمی گردد هرگز کوتاه
