
آرشیو مطالب کربلایی حسین طاهری


من از تو دل نمی کنم

تو لحظه آخر شهادتین میگن

هر آنچه بود گذشت از فضیلت شب قدر

من خودم در بین جمع اما دلم باب الجواد

از فرط تشنگی خدایا رنگ لبام شده کبود

حالا که من از حرم دورم

دوباره حسرت میخورم

منم باید برم

تنگ غروبه

اگه چشمام پر اشکه

به دوری تو عادت ندارم بابا حسین

اگه چشمام پر اشکه

قتل الحسین بکربلا

اگه چشمام پر اشکه

داره بقیع حال عجیب

اگه چشمام پر اشکه

منم یه سربازم کی گفته بی یاری

نمیشه سرگردون نمیشه آواره
