ما در دو جهان فاطمه جان دل به تو بستیم

گره فتاده به کارم

تو که باشی دلم دیگه نمی لرزه

بحق علی

عشق شما همیشه تو قلب من مقیمه

ما در دو جهان فاطمه جان دل به تو بستیم

مادر مادر مادر شبی دیگر

تنگ غروبه از کوچه تا مسجد حسن سینه میکوبه

مدینه و غم غروبش

کجا رفتی یه دفعه بی خبر

شب به بیابان تنها

این خونه پره از عطر چادرت

وا اماه

وا اماه

دستم نرسیده به ضریح تو دوباره

بخدا دنیا رو نمی خوام بی ابالفضل

فدایی حیدرم مست می کوثرم

شاهد کوچه ام دلم پر از غمه

مدح امیر المومنین

راحت روحم راحت جانم