
آرشیو مطالب کربلایی حسین طاهری


نمیره روضه تو از یادم نفس زدی از نفس افتادم

نوکری این سه ساله از سر من زیاده

بسم الله و بالله

شکر خدا تمامی ما سینه زن شدیم

در دم مرگ اگر پا به سرم بگذاری

بارونه دلم مهمونه توی ایوونه طلای تو

روز اول که خدا کربلا را می ساخت

منم قطره تو دریایی

از وقتی که یادم میاد سایه ی روی سرمی

دوباره فاطمیه و چشم ترم

بیا مادرم ببین که خونه داره میباره از آسمون

تویی تو ذکر لب من

قرار علی کجا داری میری بهار علی

چه هیجانیه چه ضربانیه ذکرمه یا حسین ثانیه ثانیه

ای سید الکریمم بر دامن تو دستم

اشکی بود مرا که به دنیا نمی دهم

احب الله من احب حسینا

من همیشه خاطر خواهتم یه عمریه گداتم
