
آرشیو مطالب سعید قانع


بیا واسه دفعه ی آخر اذان بگو برا من

جوانان بنی هاشم بیاید علی را بر در خیمه رسانید

در سینه آتش غم تو کم نمی شود

یه نوحه و غم روی غم ماه محرم

باز دوباره با یه سلام حس میکنم تو کربلام

منو دل منو روضه های حرم

نکنه میخوای بگی که برات نوکر نمیشم

یا حسین جانان حسین

باز دوباره با یه سلام حس میکنم تو کربلام

حالو روز منو ببین از بغضی که تو صدای منه

آن مکانی که به تل زینبیه شهره است

اومدی اما حالا دیگه دارم میافتم از پا

باز اسم منو گدا بنویس

کشته منو زخم و درد و کبودی

میباره اشکام شب غم و عذابه

غم ارباب دلمو دیوونه کرده

مرغ دلم پر میزنه دور و بر ایوان طلا

آقاجون مددی اربعین هم رسید
