
آرشیو مطالب حسین سیب سرخی


مادر ندارد شاهی که لشکر ندارد

حیف است که زینت دادمان پبغمبر

منظر دل های ماست کرب و بلایت حسین

حسین واااای

کرب و بلا رویایی زیارتش دنیایی

سال ها بر درگهت خدمت گذارم یا حسین

شبی در محفلی ذکر عزا بود

باید بمیرم من برای تو چرا

چقدر نام تو زیباست ابا عبدالله

آن باده ای خوش است که نذر سبو شود

روحمه دنیا چشام بستم

باز هم آمد شب حیران شدن

قرارمون نبود رهات کنم

حسین قتیل بواد الطفول

این یل آغشته خون سردار من است میر و سردار من است

برخیز که شور محشر آمد

با غمت می خرم آقا خوشی عالم را

گر نخیزی تو ز جا کار حسین سخت تر است
