
آرشیو مطالب حسین سیب سرخی


باغ عشق است مگر معرکه کرب و بلا

تمام غصه من در جهان بود آن دم خدا نکرده برون گردم از سرای حسین

هوا هوای کربلا هوای بین الحرمین

وا عطشا به کربلا

ما در بهشت هم، همه دنبال هیئتیم

کرب و بلا رویایی زیارتش دنیایی

زیر بار مصیبت شکسته شد کمرم

گریه بی امون تو مادر تو میده عذاب

طفل رباب نخورده آب

چرا انقدر آسمون دلگیره

سفره این خانواده شیر میدان پرور است کودکش یک لشکر است

وسط روضه تو قد کشیدم لطف تو بوده به جایی رسیدم

گر فاطمه بوده است به بالین تو ای شاه

تا قیامت هستم از دل شکسته

دیگه با بهشت چی کار داره اونیکه دیده کربلا و بین الحرمین

همیشه یه رسمه دم آخر سلامی به ارباب میده نوکر

تا کنارت برسم من مردم

تا زنده ایم شور حسینی شعار ماست
