
آرشیو مطالب حسین سیب سرخی


اعوذ به شهر المحرم به گریه به روضه به ماتم

فکر و ذکر روز و شبمه کربلا

مثل تو ضربه خورده بود تو پهلوش

وسط روضه تو قد کشیدم لطف تو بوده به جایی رسیدم

اعوذ به شهر المحرم به گریه به روضه به ماتم

صدر حاجاتی انت کهفی فی البلایا

چگونه جسم تو را تا به خیمه ها ببرم

یکی مثل من قطره یکی مثل تو دریا

نداره فرقی اینجا پیر و جوون

کعبه تنها نه زادگاه علی است در نجف نیز خاک او کعبه است

من نشان می دهم که امروز ابن الحسنم قاسم بن الحسنم

بر دل گریه کنا حرارت حسین توی خون سینه زن ها غیرت حسین

نوه یل خیبر اومده

عشق اولم حسین حرف آخرم حسین

سخته آقا به والله شش گوشه تو ندیدن

شادی جهان هیچ است عشق است همین غم را

من اون چشمی که تو روضه نمی باره نمیخوامش

اعوذ به شهر المحرم به گریه به روضه به ماتم
