
آرشیو مطالب حسین سیب سرخی


دل زهرا خون و دل دریا خون

شیرازه عترت و کتاب است حسین

حسین وااای

مکن ای صبح طلوع

از عالم سری حسین دل می بری حسین

ای اسطوره ادب ای قتال العرب

بدجور دل شکسته ای و گریه می کنی

شب آیتی از طره گیسوی حسین

در کرب و بلا هر که تنش خاک شود نقش گنه از نامه او پاک شود

مهری از مهر علی کنده به یاقوت دلم

مکن ای صبح طلوع

هر صبح سلامم به تمنای وجودت

وا عطشا به کربلا

یادش بخیر موی تو را شانه می زدم

مادر ندارد شاهی که لشکر ندارد

حیف است که زینت دادمان پبغمبر

منظر دل های ماست کرب و بلایت حسین

حسین واااای
