
آرشیو مطالب حسین سیب سرخی


باید او بر سر این خاک قدم بگذارد عمه سادات است

سلام من به حسین و به کربلای حسین

من از چشات نیفتادم که اینجوری نگام کردی

غریب گیر آوردنت

باز منو بارون چشام حسین

به جز خادمش هیچ کس پر ندارد

بدرفاطمه نور کلامی

تا زمین قدم بردار آسمان نوشت علی

یا سیدالشهدا غریب کرب و بلا

گر همه صورت گران صورت زیبا کشند

خبر داری که این روزا فقط یاد تو میفتم

به روی دست پور خیر النساء شد جلوه گر آیه شمس الضحی

من اومدم بشم فدای تو حسین

با مدد از مادر آب حیدر شش ماهه شده پا به رکاب

دیگه بی تابی نکن که جگرم میسوزه

ای کودک شش ماهه بی جرم و تقصیرم ای طفل بی شیرم

الا ای کودک نازم که زیباتر ز مهتابی

لب گودال خواهر افتاده
