
آرشیو مطالب حسین سیب سرخی


یه دل بی قرار و من این شب تار

آنکه از تو سبو گرفته منم

دیوانه آنم که وفایی دارد

سائل این درم خدا را شکر

هوای تو باز به سر افتاده

اگر ما با علی باشیم در دنیا

ای آب حیات یا اباعبدالله

هوای تو باز به سر افتاده

داره دلم بهونه اباالفضل

روز الست روز ازل لحظه های عشق

تو شاه هر دو عالم ما گداییم

به پات خون همه دوستان حلالت باد

ای که آوازه مسیحا را نفحات تو می کند احیا

ز قعر گودی مقتل به عرش تابیدی

باز دل دریا گوهر آورده

داره دلم بهونه اباالفضل

آی اهل عالم شب حسینه

نیست غمی شوق شما تا که هست
