
آرشیو مطالب حسین سیب سرخی


پهن شد سفره احسان همه را بخشیدی

تهدمت و الله ارکان الهدی

ای جلوات ذات تو جلوه کبریا علی

با دست ولا باب جنان کوبیدم

پادشاه ارض و سمایی

همین که راهم دادی توی روضه ات

امشب ز کوی لطف تو فانی نمی رود

این ندا آمد از جبرئیل یا اهل العالم

علی دلدار رب العالمین است

دلم میخواد بیام نجف

همین که راهم دادی توی روضه ات

دل من شده هوایی

تا ظهورت چقدر فاصله داریم آقا

حدیث عشق تو دیوانه کرده عالم را

آتیش دوری ات رو علی با گریه خاموش میکنه

شبیه چشم خیس من میباره اشک آسمون

منی که دل به تو دادم

تا ظهورت چقدر فاصله داریم آقا
