
آرشیو مطالب حمیدرضا علیمی


داغ تو بر جگرم افتاده

ای دو جهانت فدا

روضه

دل من بی قراره

خاطره های کربلا یادم نرفته

دوباره رسیده گدای قدیمی

حسین جان ای آبروی دو عالم

میری و از پشت سرت خبر نداری

روضه حضرت عباس

این پیرهن سیاه این خیمه عزا

نگیر و از من خواهر نگاه آخر را

دارم یه مشکل یا ابوفاضل

سفر خوبه خوبه که مجنون باشی

ای سر جدا صد پاره تن

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

بعد تو بی پناه و حیرونم

می گذرم از اونی که قدم رو خم کرده

هر چی داریم فدای سر تو
