
آرشیو مطالب حمیدرضا علیمی


خبر داری شدم ام المصائب

چه بی صدا زدنت

روضه حضرت عباس

از بس یقین کنم که مرا دوست داری ام

روضه حضرت عباس

علمدار لشکر اگه میشه برگرد

رسیده کار به آخر خدا به خیر کند

پاشو برادرم دوباره پیش چشم من قدم بزن

اگه میشه برگرد علمدار لشکر

سقای کودکانم بر لب رسیده جانم

ای هاشمی نسب ای آقای ادب

ای اهل حرم میر و علمدار نیامد

سفر خوبه خوبه که مجنون باشی

داره دل علم می ریزه

یه دست به عنان زوالجناح

میری و از پشت سرت خبر نداری

بنبی عربی به رسول مدنی

توی حرمت غوغاست
