
آرشیو مطالب مهدی سلحشور


بانگ جاء الحق

یار خاک و خونی

کجا از جام عشقت

باید که تن از راحت ایام گرفتن

پاشو که رسیده جونم بر لب

کنار پیکر تو خودم رو کشوندم آروم آروم

بدم المظلوم بدم العطشان

علی علی الدنیا بعدک العفا

منی که کبوترم

بانگ جاء الحق

تا مشکتو تو آب زدی

عمر ما میرود و فرصت جبرانی نیست

من میگم انا ابن المرتضی

تو و تنی که در خون نشسته

مشک بر دوش به دریا آمد

تو به من رنگ و بو دادی حسین جان

خداحافظ ای برادر زینب

میری و میکشی خواهرت رو
