
آرشیو مطالب مهدی سلحشور


نگاهت عقده گشای علی بود

همه شب شرار عشقت کشد از دلم زبانه

قلم در دست میگیرم اما ذهنم پریشان است

باخدا جا در دل اهل ولا دارد حسین

عالم سیاه پوش دلتنگی و داغش

هوایی میشه باز دلم از روضه ها

حرمی که این روزا نداره یک زائر

روضه

بالاتری ز مدح و ثنا ایها النقی

شب غم سر اومد

من از نگاه تو امشب ستاره می خواهم

ای بانوی روز جزا

انکه ختم الانبیا را کوثر است

مرد غریب کوچه ها منم

ای صاحب ذوالفقار

به هر مادری که محب شماست

وقتی تو روضه افتادم

دور هم جمع شدیم محور فاطمه است
